باید آسیب پذیر باشیم؟
بودن در موقعیت آسیب پذیر، مطلوب اکثر ما نیست. حتی با دقت به معنای کلمه، دلایل عدم تمایلمان آشکار میشود. چرا باید آسیب ببینیم؟ ما تمام تلاش خود را به کار میگیریم تا از آسیب دوری کنیم. پس طبیعی است که آسیب پذیری را وضعیتی اشتباه، مشکلساز و ناخوشایند تلقی کنیم. در بیشتر مواقع، تلاش برای جلوگیری از آسیب، یا بهتر بگوییم نبودن آسیب پذیر، رفتاری کارآمد و سالم است. اما در مواردی مانند روابط با افراد نزدیک، مانند دوستان صمیمی، خانواده و شریک عاطفی، نبودن آسیب پذیر میتواند مشکلساز باشد.
روابط و آسیب پذیری
آسیبپذیری در روابط، بر خلاف باور رایج، به بهبود آنها کمک میکند. آسیبپذیر بودن در یک رابطه به معنای پذیرفتن خطر باز بودن و برقراری ارتباط صادقانه و شفاف با دیگری است. این باز بودن به ما امکان میدهد تا احساسات و جنبههایی از خودمان را که معمولاً پنهان میکنیم، با دیگران به اشتراک بگذاریم. این به اشتراکگذاری، که میتواند دشوار باشد، ما را در موقعیتهایی قرار میدهد که ممکن است دشوار و نگرانکننده باشد، به ویژه اگر تجربههای ناخوشایندی در روابط داشته باشیم، که ممکن است ما را از ریسک کردن و نزدیک شدن باز دارد.
وقتی ما جنبههای پنهان و احساسات خود را به اشتراک میگذاریم، به شخص مقابل اجازه میدهیم که پتانسیل آسیب زدن به ما را داشته باشد. شاید تجربه کردهاید که رفتار مشابه از سوی کسی که به شما نزدیکتر است، بیشتر شما را آزرده کند تا زمانی که همان رفتار توسط فردی دورتر انجام شود. این درد بیشتر میتواند ناشی از آسیبپذیری ما در یک رابطه صمیمیتر باشد.
صمیمیت
همانطور که گفته شد، در روابط صمیمانه ما آسیب پذیرتر هستیم. به عبارت درستتر، این آسیب پذیر بودن طرفین است که صمیمیت را ایجاد میکند. هر چقدر ما در رابطهای تمایل داشته باشیم بیشتر خطر کرده و احساسات، خواستهها، نیازها و رازهای خود را به اشتراک بگذاریم، طرف مقابل را بیشتر به فضای درونی خود دعوت میکنیم و احساس نزدیکی بیشتری شکل میگیرد. به همین علت است که در روابط نزدیک خود، فارغ از اینکه جنس رابطه چه باشد بدون نشان دادن آسیبپذیری صمیمیتی حس نخواهیم کرد.
برای این که بتوانیم ارتباط صمیمیت و آسیب پذیری را بهتر درک کنیم مثالی را با هم مرور کنیم. تصور کنید شریک عاطفی شما، آرزوی کسب موقعیت شغلی خاصی را دارد. در عین حال، درگیر ترس از شکست است و به تبع آن به سختی به سمت هدف خود حرکت میکند. علاوه بر آن، نگران این است که اگر شما متوجه ترس از شکست او بشوید قضاوت متفاوتی در مورد او داشته باشید. او میترسد شما تصور کنید فردی “ضعیف” است و به همین دلیل کمتر به او علاقه نشان دهید. او سعی میکند تمام این نگرانی و ترس از شکست را از شما مخفی نگه دارد و در خلوت خودش برای هدفش تلاش کند.
پذیرش دیگری
اگر شریک عاطفی شما، بر نگرانی خود غلبه کند و موضوع ترسش را با شما به اشتراک بگذارد احساس نزدیکی بیشتری به او میکنید یا اگر به شما نگوید؟ با مخفی کردن این ترس از شما، میل به مراقبت کردن در شما بیشتر میشود یا زمانی که موضوع را با شما در میان میگذارد؟ زمانی که شما در جریان احساسات او هستید بهتر میتوانید او را درک، همراهی و کمک کنید یا زمانی که اطلاعی نداشته باشید؟
مزیت آسیب پذیری
در این موقعیت، شریک عاطفی شما با نشان دادن آسیب پذیری و به اشتراک گذاشتن نگرانی و ترس خود نه تنها حمایت بیشتری دریافت میکند بلکه به شما فرصت میدهد حمایتگرتر باشید. به رابطه فرصت داده میشود تا فضای صمیمانهتری داشته باشد و درک متقابل بیشتری اتفاق بیفتد. در عین حال، فرار از آسیب پذیری میتواند عواقب ناخوشایندی ایجاد کند. شما دلیل رفتارهای شریکتان، مانند خستگی، بیحوصلگی و نداشتن تمرکز را نمیدانید و احتمال بیشتری دارد دچار سوءتفاهم شده و از او رنجیده شوید. در همین زمان، شریک شما به تنهایی در حال رنج کشیدن است دچار احساس تنهایی شده و ممکن است به دلیل حمایت نکردن شما از رابطه ناامید شود.
ارزیابی خود
ما راحتتر میتوانیم این آسیب پذیر بودن و نتایج آن را در رفتار دیگران تصور کنیم. به همین دلیل مثال بالا از دید شما نسبت به شریکتان زده شد. حال از شما میخواهم خود را به جای شریکتان تصور کنید. چه زمانهایی از گفتن احساسات، رازها، خواستهها و نیازها اجتناب کردید تا کمتر احساس آسیب پذیری کنید؟ چقدر این رفتار به شما و رابطهتان کمک کرده است؟
ترس از طرد شدن
یکی از مواردی که به کاهش آسیبپذیری و افزایش رفتار دفاعی کمک میکند، ترس از طرد شدن است. زمانی که ما ترس از طرد شدن را تجربه میکنیم، نشانههای طرد را بیشتر میبینیم و برای آنها اهمیت بیشتری قائل میشویم. به همین دلیل کنار گذاشتن روشهای دفاعیمان و به اشتراک گذاشتن محتویات ذهنمان با دیگری سختتر میشود.
تصور کنید شما قرار است شب را در جنگل به تنهایی سپری کنید. اگر به شما گفته باشند که در این جنگل، گرگ، پلنگ و خرس زندگی میکنند به احتمال بیشتری شب را بیدار مانده و گوش به زنگ خواهید بود، تا این که بگویند هیچ موجود خطرناکی در جنگل نیست. در شرایطی که شما جنگل را مکان ناامنی ببینید، کوچکترین صداها نیز شما را مضطرب میکند. رابطه بین ترس از طرد شدن و آسیب پذیری در رابطه نیز به همین شکل است. آسیب پذیر بودن ترس مضاعفی ایجاد میکند که اغلب تمایلی به تجربه آن نداریم.
متاسفانه، دوری از صمیمیت به دلیل ترس از طرد شدن به کاهش کیفیت روابط و در نتیجه ختم روابط (حتی به صورت طرد شدن) منجر میشود. در چنین شرایطی نیاز است که حتما با یک روانشناس در ارتباط باشید، چرا که این موضوع آسانی برای حل کردن نیست. ممکن است به دلیل تجربیات ناخوشایند در روابط گذشته، ترس از طرد شدن در شما ریشه دوانده باشد.
فاصله گرفتن
برخی از اوقات، ما برای کاهش آسیب پذیری به صورت فعالانه اقدام به فاصله گرفتن میکنیم. برای مثال، زمانی که فردی در حال نزدیک شدن (افزایش صمیمیت) به ما است و ما در مواجهه با این وضعیت اقدام به رفتار سرد، فاصله گرفتن و دورتر شدن میکنیم. اگر این رفتار را آگاهانه و به عنوان نوعی مرزبندی غیر مستقیم انجام نمیدهیم به احتمال زیاد از آسیب پذیری فرار کردهایم. در این شرایط نشان دادن آسیب پذیری از سوی فرد دیگر، ما را مضطرب کرده و به سمت فاصله گرفتن سوق داده است.
راهکار افزایش آسیب پذیری
برای افزایش صمیمیت در یک رابطه میتوان آسیبپذیری را افزایش داد. برای افزایش آسیبپذیری به صورت خلاصه ما باید تلاش کنیم خود را بیشتر به اشتراک بگذاریم. افکار، احساسات، خواستهها، نیازها و رازهای خود را. در این قسمت بر روی بیان نیازها و احساسات تمرکز خواهیم کرد.
بیان نیازها
نیازها، خواستههای بنیادی و پایدار ما هستند که در صورت عدم برآورده شدن، میتوانند شرایط را برای ما دشوار و حتی غیرقابل تحمل کنند. نیازها از خواستهها و انتظارات عمومیتر هستند و برای رسیدگی به هر نیاز، روشهای مختلفی وجود دارد. برای نمونه، اگر من ابراز کنم که به توجه نیاز دارم، راههای گوناگونی برای دریافت توجه موجود است. بیان نیازها در روابط، مهم و سازنده است زیرا نیازها، در مقایسه با انتظارات و خواستهها، برای طرف مقابل قابل فهمتر و قابل اجراتر هستند. چون روشهای متنوعی برای رسیدگی به یک نیاز وجود دارد، طرف مقابل میتواند رفتارهای متفاوتی را انجام دهد.
با این حال، بیان نیازها همیشه آسان نیست. اعتراف به نیازمندی به دیگری، هرچند صحیح، میتواند دشوار باشد. ترس از آسیب دیدن توسط طرف مقابل پس از شناخت نیازهای ما، میتواند این کار را سختتر کند. به همین دلیل، گاهی اوقات نیازهایمان را به شکل دلخوری، انتقاد، طعنه و تحقیر بیان میکنیم. این روشها نه تنها به افزایش صمیمیت و برآورده شدن نیازهایمان کمک نمیکنند، بلکه میتوانند شرایط را بدتر کنند. برای بیان مؤثر نیازهایمان، ابتدا باید با خود صادق باشیم. باید بدانیم دقیقاً چه نیازی داریم و چقدر به طرف مقابل اجازه میدهیم که به روش خودش برای برآورده کردن این نیاز تلاش کند.
سپس، باید در محیطی آرام، نیازهایمان را با تمرکز بر خود و از دیدگاه خودمان بیان کنیم. باید از ضمیر “من” استفاده کرده و تا حد امکان به صورت شفاف و متمرکز بر تجربیات خودمان صحبت کنیم، نه اینکه در مورد اشتباهات دیگران بحث کنیم.
بیان احساسات
بیان احساسات، یکی از ارکان اصلی یک رابطه سالم و امن است. ما باید قادر باشیم احساسات خود را در یک رابطه بدون ترس از قضاوت شدن، به اشتراک بگذاریم. این موضوع هم به رفتارهای طرف مقابل و هم به رفتارهای خودمان بستگی دارد. اگر به مثال قبلی در مورد شغل شریک عاطفی برگردیم، مهم است که در صورت شنیدن ترس از شکست، احساسات طرف مقابل را تحقیر نکنیم، او را قضاوت نکنیم و مشکل را کوچک نشماریم. این رفتار به ایجاد فضای امن در رابطه کمک میکند. در عین حال، شریک عاطفی ما نیز باید جرأت کند و احساسات خود را بیان نماید.
برای بیان احساسات، مانند نیازها باید در فضایی آرام این کار را انجام دهیم. به خصوص اگر احساسی که در مورد آن صحبت میکنیم به رفتار طرف مقابل مرتبط است. در این شرایط باید توجه داشته باشیم که وارد فضای سرزنش و پیدا کردن مقصر نشویم. احساسات خود را با تمرکز بر خود بیان کنیم و صرفا انتظار درک شدن و قضاوت نشدن داشته باشیم.
سخن پایانی
معمولا زمانی که یکی از طرفین رابطه، شروع به نشان دادن آسیب پذیری میکند طرف مقابل هم تشویق میشود که همین کار را انجام دهد. به همین دلیل اگر در رابطهای هستید که آسیب پذیری کمی وجود دارد، برای افزایش آن منتظر طرف مقابل نشوید! از خودتان آغاز کنید. در عین حال تلاش کنید فضایی امن برای خود و طرف مقابل ایجاد کنید.