مقدمه
تجربه ناامیدی، حس سنگین و طاقتفرسایی است که مانند ابرهای سیاه و ضخیمی، آسمان ذهن ما را میپوشاند. در این تاریکی، نه نور خورشید به زمین میرسد و نه راهی برای عبور از این ابر متراکم پیدا میشود. نگاه کردن به این ابرها ممکن است برای ما ناخوشایند باشد. تجربه این آسمان تاریک ممکن است با حجم زیادی از افکار و احساسات متنوع همراه باشد. ممکن است با احساس پوچی، تنهایی، بیارزشی، بیکفایتی و … همراه باشد.
حتی به نظر میرسد این ابرها مهمان دائمی آسمان ذهن ما خواهند بود. فردی را تصور کنید که برای اولین بار با چنین ابر سیاهی روبرو شده است. او تمام عمر خود را در سیارهای آفتابی زندگی کرده و اکنون به زمین سفر کرده است. به صورت کاملا تصادفی، لحظه فرود او همزمان با گسترده شدن ابرهای سیاه در پهنه آسمان است. این فرد که تا به حال آسمان ابری را ندیده است، از این تجربه تازه ممکن است متعجب شود.
فارغ از این تعجب، اولین چیزی که در این فضای جدید با آن رو به رو شده است ابرهای تاریک است. او تا به حال گذر ابرها و طلوع دوباره خورشید را تجربه نکرده، حتی نمیداند که این تغییرات آب و هوا طبیعی است. برای او که “تغییر” را تجربه نکرده، پذیرش تغییر پذیر بودن این وضعیت راحت نخواهد بود. او به سختی میتواند باور کند که این شرایط گذراست و زمین همیشه ابری نیست.
موقعیت ما زمانی که ناامیدی بیش از آن مدتی که انتظار داریم پایدار میشود شبیه به این مسافر است. به نظرمان میآید اوضاع همیشه همین بوده یا این که روزهای آفتابی فقط لحظات کوتاه و استثنائی بوده اند.
اجتناب از تلاش در تاریکی ناامیدی
زمانی که طوفان ناامیدی در زندگی ما به راه میافتد و ابرهای سیاه ذهنمان را فرا میگیرند، یادآوری گذرا بودن این شرایط کار سختی است. هر فکر ناامید کننده مانند لایهای از تاریکی به ابرهای سیاه اضافه میشود و چشم انداز آینده را تیرهتر میکند. در این تاریکی، انگیزه برای تلاش و حرکت کردن از بین میرود. گاه شدت ناامیدی به حدی است که حتی انجام کارهای روزمره نیز دشوار میشود. این دست کشیدن از تلاش، میتواند تدریجی یا ناگهانی باشد، اما در هر صورت، نتیجهای جز ضعیفتر شدن چشم انداز آینده ندارد.
کاهش انگیزه: خاموشی موتور محرک زندگی
در فقدان چشم انداز روشن برای آینده، دلیلی برای انجام فعالیتها نمیبینیم. مانند باتری خورشیدی که بدون نور خورشید شارژ نمیشود، ما نیز بدون داشتن چشم انداز از نتیجه رفتارهایمان، میلی به انجام آنها نداریم. مشکل زمانی جدیتر میشود که برای گذر از طوفان ناامیدی، به حرکت کردن نیاز داریم. اگر رفتارهای ما راه عبور از این طوفان باشند، بدون داشتن انرژی برای انجام آنها، در تاریکی و ناامیدی غرق خواهیم شد.
رفتارهای ناکارآمد: پناه بردن به نورهای فریبنده
زمانی که چشم انداز آینده تیره و تار میشود و انگیزه برای انجام رفتارهای کمک کننده وجود ندارد، به دنبال راههایی برای احساس خوب لحظهای میگردیم. سعی میکنیم باتری خود را با نورهای موقتی شارژ کنیم. اما مشکل اینجاست که بیشتر اوقات این رفتارهای موقتی، عواقب ناخوشایندی به دنبال دارند. برای مثال، ممکن است برای رهایی از احساس ناامیدی به الکل، سیگار یا روابط پرخطر پناه ببریم. اما این راه حلهای موقتی، نه تنها مشکلی را حل نمیکنند، بلکه مشکلات جدیدی را نیز به بار میآورند. سلامتی ما به خطر میافتد و آرامشمان از بین میرود.
گذرا بودن ناامیدی: طلوع دوباره خورشید
همانطور که ظهور ابرهای سیاه پدیدهای طبیعی است، احساس ناامیدی نیز غیرطبیعی نیست. همه ما در لحظاتی از زندگی آن را تجربه میکنیم. همانطور که در برابر تغییرات آب و هوایی، سعی در درگیری با طوفان یا از بین بردن ابرها نداریم، در برابر ناامیدی نیز تلاش برای حذف این احساس، راه حل مناسبی نیست.
راهکارهای عبور از ابرهای سیاه
یادآوری گذرا بودن ناامیدی
اولین قدم برای عبور از ناامیدی، یادآوری این نکته است که این احساس، همیشگی نیست. مانند ابرهای سیاه که در نهایت جابجا میشوند و آسمان صاف میشود، ناامیدی نیز گذراست.
تغییر دیدگاه
به جای تمرکز بر تاریکی و ابرهای سیاه، سعی کنید به دور دستها نگاه کنید. به اهداف و آرزوهایتان فکر کنید و به یاد داشته باشید که با عبور از این طوفان، میتوانید به آنها برسید. فرض کنید ما نه از روی زمین، که از بلندایی فراتر از این ابرها به این منظره نگاه میکنیم. از این زاویه، هنوز دوردستهای درخشان وجود دارند و ما قادر به دیدن آنها هستم. ندیدن این دوردستها از روی زمین طبیعی است، این ندیدن فقط به دلیل نقطهای است که ما در آن ایستادیم.
ایجاد چشم انداز روشن
برای خودتان اهدافی تعیین کنید، حتی اگر کوچک و کوتاه مدت باشند. داشتن هدف، به شما انگیزه میدهد تا در تاریکی ناامیدی، به حرکت کردن ادامه دهید. یادمان باشد در پس تاریکی این ابرها، اهداف و آرزوهای ما همچنان وجود دارند.
قدمهای کوچک بردارید
رسیدن به اهداف بزرگ، نیازمند برداشتن گامهای کوچک و مداوم است. در شرایط ناامیدی، ممکن است انجام دادن حتی سادهترین کارها هم دشوار به نظر برسد. با این حال، مهم است که تسلیم نشوید و قدمهای کوچکی در جهت اهداف خود بردارید. چه آسمان صاف باشد چه ابری، تنها قدم برداشتن است که فاصله بین من و اهدافم را کم میکند.
با خودتان مهربان باشید
در دوران ناامیدی، به خاطر داشته باشید که با خودتان مهربان و دلسوز باشید. خودتان را سرزنش نکنید و به خودتان زمان بدهید تا با این احساسات کنار بیایید.
از حمایت دیگران بهرهمند شوید
در شرایط سخت، کمک گرفتن از دوستان، خانواده، یا یک متخصص سلامت روان، میتواند بسیار مفید باشد. صحبت کردن با کسی که به شما اهمیت میدهد و میتواند شنونده خوبی باشد، میتواند بار ناامیدی را سبک کند و راهنماییهای ارزشمندی برای عبور از این بحران در اختیار شما قرار دهد.
به دنبال راه حلهای کارآمد باشید
روشهای مختلفی برای مدیریت هیجانات وجود دارد. برخی از این روشها عبارتند از: ورزش کردن، مدیتیشن، تمرینات تنفسی، گذراندن وقت در طبیعت، و فعالیتهایی که از آنها لذت میبرید.
به آینده امیدوار باشید
هرچند که در حال حاضر احساس ناامیدی میکنید، مهم است که امید خود را به آینده از دست ندهید. به یاد داشته باشید که در طول زندگی، فراز و نشیبهای زیادی وجود دارد و دوران ناامیدی نیز موقتی است. با تلاش و پشتکار، میتوانید بر این چالش غلبه کنید و به روزهای روشنتر برسید.
سخن پایانی
به خاطر بسپارید، گذر از ابرهای سیاه ناامیدی، سفری است که نیازمند صبر، استقامت و امیدواری است. با به کار بستن راهکارهای ذکر شده و تکیه بر نیروی درونی خود، میتوانید از این طوفان عبور کرده و به اهداف و آرزوهای خود دست پیدا کنید.