جدا شدن از شریک عاطفی هیچوقت آسان نیست. بیشتر اوقات فرایند جدا شدن مثل سوگواری برای از دست دادن یک عزیز است. اگر اخیرا تجربه جدا شدن را داشتهاید، متاسفم که شرایط دشواری را تجربه میکنید. قبل از هر چیز، میخواهم بگویم که میدانم چه احساسی دارید. میدانم که دردناک است، میدانم که احساس ناامیدی میکنید و فکر میکنید که هرگز خوشحال نخواهید شد. اما باید بگویم که این احساسات گذرا هستند و شما دوباره خوشحال خواهید شد. دوباره شادی و عشق را تجربه خواهید کرد، فقط نیاز به زمان و حرکت کردن در مسیر بهبودی دارد.
درد جدا شدن
جدا شدن دردناک است. فردی که به او علاقه داشتیم، با او مسیری را طی کردیم و خاطرات متنوعی ساختیم. مدتی بخش مهمی از زندگی ما بوده و در آرزوهای ما جایگاه منحصر به فردی داشته است، حالا دیگر نیست. این جدایی فقط، ندیدن یک نفر یا نشنیدن صدای او نیست، خداحافظی با بخشی از خودمان است که به او پیوند خورده بود. فارغ از اینکه ما آماده بودیم یا نه، دلایل محکمی داشتیم یا نه، تصمیم گیرنده بودهایم یا نه، جدایی دردناک است. خیلی از اوقات ما این نکته را فراموش میکنیم. اگر درگیر جدایی هستیم، تصور میکنیم “فقط من درد میکشم و اون عین خیالش هم نیست!”. اگر شاهد جدا شدن یکی از نزدیکانمان هستیم، صرفا نکات مثبت جدا شدن را میبینیم و درد این جدایی را فراموش میکنیم.
پس قبل از هر چیزی، بیایید بپذیریم که جدایی دردناک است. اگر ناراحت هستید، عصبانی هستید، دلتنگ شدهاید یا … ایرادی ندارد. همه اینها طبیعی هستند. تمام شدن یک رابطه عاطفی تاثیرات احساسی شدیدی بر روان ما دارد. در عین حال میخواهم به خودتان حق بدهید که این احساسات را داشته باشید. این احساسات به دلیل اهمیت این رابطه (فارغ از زمانی که در رابطه بودهاید) شدید هستند. بعد از این که به خودتان حق دادید، میخواهم به این فکر کنید که چطور میتوانید از خود مراقبت کنید؟ اگر این درد به جای عاطفی بودن، فیزیکی بود چه کاری انجام میدادید؟ اگر دستتان درد میکرد چه کاری انجام میدادید؟
واکنش تکاملی
پس از جدایی، شما در شوک خواهید بود و نمیتوانید واقعیت را به درستی درک کنید. فکر میکنید که شریکتان به زودی بازخواهد گشت و این فقط یک سوءتفاهم است. این مرحله شبیه به یک حادثه جدی است که بدن شما را با هورمونهای استرس پر میکند تا شما را زنده نگه دارد. این واکنش طبیعی است و به خاطر بیولوژی و تکامل، ما هنوز هم احساس میکنیم که اگر از قبیلهمان جدا شویم (ترس از طرد شدن)، مرگ در انتظارمان است. این مرحله معمولاً چند روز یا چند هفته طول میکشد و سپس به مرحله بعدی انتقال پیدا میکنید.
پاندول هیجانات
آنچه در فرایند جدایی احساس میکنیم شبیه به حرکت پاندول است. احساسات ما در هر لحظه به یک سو حرکت میکنند. مثل پاندولی که به یک سمت کشیده شده و رها شده است. یک ساعت خشمگین هستیم، یک ساعت امیدوار. لحظهای احساس غم شدیدی میکنیم ولحظهای دیگر سرشار از احساس حسرت میشویم. زمانهایی احساس گناه میکنیم و زمانی ترس از تنها ماندن همه وجودمان را فرا میگیرد. این پاندول به سرعت در حال حرکت در جهات مختلف است. مثل هر پاندول دیگری، این پاندول نیز با هر بار رفت و برگشت از سرعت و دامنه حرکتش کاسته خواهد شد. اما به شرطی که اجازه دهیم این پاندول آزادانه حرکت کند.
بسیاری از اوقات تجربه این احساسات برای ما دشوار است. حتی ممکن است از طرف دیگران تحت فشار باشیم که زودتر به حالت هیجانی عادی برگردیم. زودتر شاداب باشیم و با خوشحالی زندگی کنیم. گرچه این وضعیت در نهایت قابل دستیابی است، اما فقط در زمانی که با پاندول کاری نداشته باشیم. اگر تلاش کنیم حرکت پاندول را با اراده خود تغییر دهیم، مثلا نخواهیم غمگین باشیم. تمایل داشته باشیم احساس گناه یا تنهایی نکنیم یا حسرت نخوریم. عصبانی نباشیم و خوشحال باشیم. در این زمان ما حرکت پاندول را به هم میزنیم. آن را به یک سو میکشیم و میخواهیم همانجا بماند. پیش بینی نتیجه دشوار نیست! هر چقدر ما پاندول را در یک جهت بیشتر حرکت دهیم، به محض رها کردن در جهات دیگر به همان میزان حرکت میکند. یعنی وقتی ما اصرار میکنیم بر شاد بودن، همزمان داریم خشم بیشتری را در آینده برای خود میخریم.
حرکت آزادانه پاندول
این مرحله ناخوشایندترین و طولانیترین مرحله است. شما با تمامی احساساتتان مواجه خواهید شد؛ خشم، ناامیدی، یأس و غم. باید همه این احساسات را تجربه کنید. اگر احساس غم میکنید، گریه کنید. اگر خشمگین هستید، به یک بالش مشت بزنید. به شریک سابقتان نامهای بنویسید و همه چیزهایی که میخواهید به او بگویید، بنویسید اما آن را ارسال نکنید. سرکوب احساسات فقط آنها را با شدت بیشتری بازخواهد گرداند و میتواند وضعیت شما را بدتر کند یا حتی منجر به افسردگی شود. غم و اندوه یک فرآیند است و اگر کسی را که به او عشق میورزید، از دست دادهاید، باید غم و اندوه را تجربه کنید.
سفر سوگواری
همانطور که گفتیم، جدا شدن از یک رابطه عاطفی با واکنش سوگواری همراه است. سوگواری یک فرایند است. مانند یک سفر! ما در طول سفر زندگی میکنیم و تجربیات مختلفی خواهیم داشت. مثل هر سفر دیگری، سوگواری هم مشخصاتی دارد. معمولا برای سوگواری 5 مرحله در نظر گرفته میشود: انکار، خشم، چانه زنی، افسردگی و پذیرش. لزوما این مراحل مرتب و پشت سر هم نیستند. بعضی اوقات ما یک مرحله را چند بار تجربه میکنیم. اما سفر همیشه از انکار به سمت پذیرش است. مثل سوگواری برای مرگ، اینجا هم مراسمها و رفتارهایی به ما کمک میکند که این سفر را بهتر طی کنیم.
برای بعضی افراد نوشتن نامه برای شریک عاطفی سابق (بدون ارسال نامه)، در کنار دوستان بودن، استراحت کردن و گریه کردن کمک کننده است. بر اساس شرایط خود این راهها را امتحان کنید. فقط به خاطر داشته باشید، جایگزین کردن رابطه دیگری، جز راه حلهای کارآمد نیست. همانطور که بعد از فوت یکی از عزیزانمان به دنبال جایگزین کردن آن فرد نخواهیم بود!
تلاش برای بازگشت به زندگی
در حین سوگواری، زندگی متوقف نمیشود. شاید روند آن کندتر شود اما متوقف نخواهد شد. بنابراین در طی سفر سوگواری مهم است که رفتارهایی را برای بازگشت به زندگی عادی در نظر بگیریم. با وجود خستگی، غم، خشم و … میتوان بعضی از رفتارها را انجام داد. شاید نه به کیفیت گذشته، اما به هر حال قابل انجام هستند. از خود بپرسید اگر این سوگ به اتمام برسد چه کارهایی انجام خواهید داد؟ چطور زندگی خواهید کرد؟
پاسخ این سوال سرنخ مناسبی برای کارهایی که به شما کمک میکنند خواهد بود. اگر پس از گذر از سوگواری به شغل خود بیشتر میپردازید، الان چه کارهایی را در این راستا میتوانید انجام دهید. اگر پس از سوگواری برای سلامتی خود بیشتر تلاش میکنید، الان چه کارهایی میتوانید انجام دهید. این کارها را از راحتترین حالتی که میتوانید انجام دهید، شروع کنید. در این نقطه شما شروع به بازگشت به زندگی میکنید.
همانطور که از نامش پیداست، شما شروع به حرکت در مسیر زندگی میکنید. ابرها به تدریج از بین میروند و شما میتوانید نقاط آبی آسمان را ببینید. شما به تدریج میتوانید زندگی بدون آنها را تصور کنید و در برخی از زمینههای زندگیتان شادی را احساس کنید. هنوز هم پاندول در حال حرکت است، اما این احساسات دیگر شما را نمیبلعد. شما به تدریج اعتماد به نفس خود و زندگیتان را باز مییابید. رابطه و جدایی را به صورت منطقیتر میبینید و نقاط خوب و بد را تحلیل میکنید. در این مرحله، شما رشد کردهاید و همچنان در حال رشد هستید.
پذیرش و گذر کردن
مرحله نهایی پذیرش است. شما از رابطه و جدایی عبور کردهاید و آن را پذیرفتهاید. میتوانید زندگی بدون آنها را به طور کامل تصور کنید و مثل قبل یا حتی بهتر از گذشته در زندگی شرکت کنید. دیگر لزوماً نمیخواهید که آنها بازگردند، اما این به این معنا نیست که کاملاً آنها را نمیخواهید. شما در صلح با خود هستید و آزادید.
در این سفر، داشتن راهنما بسیار کمک کننده است. به خصوص به این دلیل که متوجه بشویم چطور میتوانیم روابط بعدی خود را بهبود ببخشیم. برای داشتن راهنما، میتوانید از اینجا اقدام کنید. جلسه با یک روانشناس به شما کمک خواهد کرد در این سفر دچار مشکل نشوید.