رفتار ارتباطی و ACT: ارتباطی پویا

پویایی بین ACT و RFT

در دنیای روان‌شناسی، رفتار انسان‌ها همواره موضوعی جذاب و پیچیده بوده است. یکی از رویکردهای معاصر برای درک این پیچیدگی، نظریه چارچوب‌ ارتباطی (RFT) است. این نظریه بیان می‌کند که انسان‌ها توانایی برقراری روابط پیچیده بین محرک‌های مختلف را دارند که این توانایی پاسخ دهی ارتباطی را ممکن می‌سازد که به صورت عامیانه زبان و شناخت نام دارد. چارچوب‌های ارتباطی، کنشگرهای تعمیم‌یافته‌ای هستند که در اثر آموزش با مثال‌های متعدد (MET) امکان ارتباط برقرار کردن بین محرک‌های مختلف را بر اساس کاربست قراردادی یا غیر قراردادی فراهم می‌کنند. این چارچوب‌ها می‌توانند به سرعت گسترش یابند و تأثیرات عمیقی بر رفتار و تجارب عاطفی فرد بگذارند. در این مطلب، به بررسی چگونگی پویایی این چارچوب‌ها و نقش آن‌ها در فرآیندهای روان‌شناختی می‌پردازیم. محتویات این مقاله بر اساس مقاله Relational Behavior and ACT: A Dynamic Relationship اثر دکتر جوردن بلایزلی (Jordan Belisle) و دکتر مارک دیکسون (Mark Dixon) نوشته شده است.

تصویر یکی از نویسنده‌های مقاله پویایی‌ های بین ACT و RFT تصویر یکی از نویسنده‌های مقاله پویایی‌ های بین ACT و RFT

چارچوب‌های ارتباطی: پویا و نه ایستا

ماهیت پویا و گسترش‌پذیر چارچوب‌های ارتباطی

چارچوب‌های ارتباطی برخلاف تصور اولیه که آن‌ها را ساختارهایی ثابت و ایستا می‌پندارد، در واقع بسیار پویا و قابل تغییر هستند. این چارچوب‌ها توانایی دارند که به سرعت گسترش یافته و به بخش‌های مختلفی از زندگی فرد نفوذ کنند. به عنوان مثال، فردی که تجربه منفی از یک موقعیت خاص دارد، ممکن است این تجربه را به سایر موقعیت‌های مشابه تعمیم دهد و از آن‌ها اجتناب کند. این گسترش سریع می‌تواند منجر به انعطاف‌ناپذیری روانی شود، به طوری که فرد قادر به انطباق با تغییرات جدید نباشد و در الگوهای رفتاری محدود باقی بماند.

پویایی بین ACT و RFT

انتقال کارکردها بدون تجربه مستقیم

یکی از ویژگی‌های مهم چارچوب‌های ارتباطی، توانایی آن‌ها در انتقال کارکردها بدون نیاز به تجربه مستقیم است. این بدان معناست که فرد می‌تواند بدون تجربه مستقیم یک موقعیت (تقویت یا تنبیه)، بر اساس ارتباطات مشابه بین موقعیت‌ها، به اجتناب از آن‌ها بپردازد. این الگوهای اجتناب عمومی می‌توانند منجر به محدودیت‌های جدی در زندگی فرد شوند و او را از فرصت‌های جدید و تجربیات مثبت محروم کنند. 

 

اهمیت دیدگاه پویا به رفتار ارتباطی

رویکرد پویا به رفتار ارتباطی می‌تواند بینش‌های عمیقی را در مورد چگونگی ایجاد و حفظ رنج روانی ارائه دهد. به جای اینکه چارچوب‌های ارتباطی را به عنوان ساختارهایی ثابت ببینیم، می‌توانیم آن‌ها را به عنوان فرآیندهایی پویا و تغییرپذیر در نظر بگیریم. این دیدگاه می‌تواند به ما کمک کند تا بهتر بر روی فرایندها تمرکز کرده و مداخلاتی را طراحی کنیم که این تغییرات را تسهیل کند.

 

مدل‌های پویا “خودسازمان‌دهی” و رفتار ارتباطی

نظریه چگالی ارتباطی و انعطاف‌ناپذیری روانی

نظریه چگالی ارتباطی (Relational Density Theory) بر این اصل استوار است که روابط با چگالی بیشتر، پایداری و مقاومت بیشتری در برابر تغییر دارند. این دسته‌های (Classes) ارتباطی می‌توانند با هم ادغام شده و شبکه‌های پیچیده‌ای از رفتارهای مقاوم به تغییر را ایجاد کنند. این مفهوم می‌تواند به تحلیل‌گران رفتار کمک کند تا بفهمند چرا برخی الگوهای ارتباطی به سختی تغییر می‌کنند و چگونه می‌توان مداخلاتی را طراحی کرد که این چگالی را کاهش داده و انعطاف‌پذیری روانی را افزایش دهد.

برای مثال، اگر فردی الگوی اجتناب از موقعیت‌های اجتماعی را در خود توسعه داده باشد، این الگو می‌تواند به دلیل چگالی بالا و ارتباطات متعدد با سایر الگوهای اجتنابی، به سختی تغییر کند. تحلیل‌گران رفتار می‌توانند با تمرکز بر کاهش چگالی این روابط از طریق معرفی رفتارهای جدید و مداخلات متمرکز بر تقویت روابط مثبت، به تغییر این الگوها کمک کنند.

پویایی بین ACT و RFT

مدل چند سطحی چند بعدی (HDML) و تحلیل رفتار ارتباطی

مدل چند سطحی چند بعدی (Hyperdimensional Multilevel Model یا HDML) ابزاری قدرتمند برای تحلیل رفتار ارتباطی است. این مدل به ما اجازه می‌دهد تا رفتارهای ارتباطی را در چندین بعد مختلف بررسی کنیم، از جمله:

انسجام (Coherence): میزان ارتباط و انسجام بین محرک‌های مختلف چارچوب‌های ارتباطی.

پیچیدگی (Complexity): تعداد و نوع روابط بین عناصر مختلف.

استنتاج (Derivation): میزان استنتاج روابط جدید از چارچوب‌های موجود.

انعطاف‌پذیری (Flexibility): توانایی تغییر و انطباق پاسخ‌دهی ارتباطی در مواجهه با نشانگرهای بافتاری.

این ابعاد می‌توانند به تحلیل‌گران رفتار کمک کنند تا بفهمند چگونه پویایی‌های درون رفتار ارتباطی می‌توانند به چالش‌هایی مانند اسکن منفی عاطفی و اجتناب تجربی منجر شوند. برای آشنایی بیشتر با مدل HDML و به روز رسانی RFT می‌توانید این ویدئو را ببینید.

 

استراتژی‌های مداخله‌ای برای تحلیل‌گران رفتار

مدل‌های سیستم‌های پویای و رفتار ارتباطی

ارتباط احساسات با چارچوب‌های ارتباطی

احساسات و عواطف ما به شدت با چارچوب‌های ارتباطی مرتبط هستند. این ارتباط از طریق فرآیندی به نام “تغییر کارکرد محرک‌ها” (Transformation of Stimulus Function) شکل می‌گیرد. به عبارت دیگر، چارچوب‌های ارتباطی می‌توانند کارکرد محرک‌ها را تغییر دهند و به آن‌ها کارکردی جدید ببخشند. برای مثال، یک موقعیت که در گذشته خوشایند بوده، ممکن است به دلیل تغییر در چارچوب‌های ارتباطی، اکنون به عنوان تهدیدآمیز درک شود.

 

الگوهای متغیر عاطفی و پیش‌بینی بهزیستی روانی

الگوهای عاطفی ما می‌توانند نقش مهمی در پیش‌بینی بهزیستی روانی ایفا کنند. بی‌ثباتی عاطفی، تغییرات مداوم و اینرسی منفی (تمایل به ماندگاری در حالت‌های عاطفی منفی) می‌توانند نشانه‌های خطر برای مشکلات روانی باشند. این الگوها می‌توانند به عنوان “جاذب‌های عجیب” (Strange Attractors) عمل کنند که فرد را در الگوهای رفتاری و عاطفی محدود گرفتار نگه می‌دارند و مانع از رشد و توسعه شخصی می‌شوند.

 

شناسایی الگوهای عمومی ارتباطی

تحلیل‌گران رفتار می‌توانند با مشاهده دقیق رفتارهای مشتریان و ارزیابی کارکردهای چارچوب‌های ارتباطی، الگوهای عمومی ارتباطی را شناسایی کنند. برای این کار، ابزارهایی مانند روش ارزیابی رابطه ضمنی (IRAP) می‌توانند بسیار مفید باشند. این ابزارها به تحلیل‌گران امکان می‌دهند تا پاسخ‌های متفاوتی که نشان‌دهنده الگوهای ارتباطی پنهان هستند را شناسایی کرده و به مداخلاتی که به تغییر این الگوها منجر می‌شوند، بپردازند.

 

مقابله با الگوهای ارتباطی سخت و مقاوم به تغییر

برخی از الگوهای ارتباطی به دلیل اینرسی منفی و پیچیدگی‌های ذاتی آن‌ها، به سختی تغییر می‌کنند. برای مقابله با این الگوها، تحلیل‌گران رفتار می‌توانند به بررسی میزان پایداری و گسترش این الگوها در زندگی فرد بپردازند. کدگذاری پاسخ‌های کلامی در جلسات روان درمانی می‌تواند بینش‌های عمیقی را در مورد میزان سختی و پایداری این الگوها ارائه دهد و به تحلیل‌گران کمک کند تا استراتژی‌های موثرتری برای مقابله با آن‌ها طراحی کنند.

 

تنظیم وابستگی‌های خارجی و تغییر کارکرد چارچوب‌های ارتباطی

وابستگی‌های خارجی که الگوهای ارتباطی ناسازگار را حفظ می‌کنند، نیاز به تنظیم و تغییر دارند. تحلیل‌گران رفتار می‌توانند با شناسایی و تغییر این وابستگی‌ها، به تغییر رفتارهای ناسازگار کمک کنند. همچنین، تغییر کارکردهای چارچوب‌های ارتباطی موجود می‌تواند نقش مهمی در تسهیل تغییرات مثبت ایفا کند. برای مثال، استراتژی‌هایی مانند شناسایی ارزش‌ها و اقدام متعهدانه، زمانی که در چارچوب درک پویا‌یی‌های ارتباطی استفاده شوند، می‌توانند موثرتر باشند و به مشتریان کمک کنند تا رفتارهای سازگارتر و معنادارتری را توسعه دهند.

 

پویا‌یی‌های ارتباطی و شش ضلعی ACT

درمان پذیرش و تعهد (ACT) شامل شش فرآیند اصلی است که هر یک می‌توانند تحت تأثیر پویا‌یی‌های ارتباطی قرار گیرند:

ارزش‌ها: ارزش‌ها نقش محوری در تقویت رفتارهای کارآمد فرد دارند. اما انسجام، ثبات و هم‌خوانی  چارچوب‌های ارتباطی بین ارزش‌ها (و همچنین روابط بیرونی و ارزش‌ها) می‌تواند توانایی فرد را در بهره‌برداری از آن‌ها تحت تأثیر قرار دهد. اگر چارچوب‌های ارتباطی ناهمخوان باشند (انسجام پایین)، فرد ممکن است نتواند از ارزش‌های خود به نحو مؤثری استفاده کند.

اقدام متعهدانه: درگیری پایین در فعالیت‌های معنادار، تاریخچه طولانی از اجتناب و ناهمخوانی تقویت کننده‌ها می‌توانند پیشرفت فرد در دستیابی به اهداف را مختل کنند. چارچوب‌های ارتباطی ناهمخوان می‌توانند باعث شوند فرد از اقدام متعهدانه اجتناب کند و در الگوهای رفتاری غیرمفید گرفتار شود.

تماس با لحظه حال: روابط کلامی فراگیر در مورد گذشته و آینده می‌توانند مانع تماس با لحظه حاضر شوند. چارچوب‌های ارتباطی که به شدت بر رویدادهای گذشته یا نگرانی‌های آینده متمرکز هستند، می‌توانند فرد را از تجربه کامل و آگاهانه لحظه کنونی بازدارند.

گسلش شناختی: کارکردهای اجتنابی گسترده و مقاومت در برابر تغییر می‌توانند نیاز به استراتژی‌هایی برای تضعیف کلاس‌های ارتباطی داشته باشند. چارچوب‌های ارتباطی که باعث می‌شوند افکار منفی یا تهدیدآمیز بسیار واقعی به نظر برسند، می‌توانند مانع از گسلش شناختی ‌می‌شوند و نیاز به مداخلات ویژه‌ای برای تضعیف این چارچوب‌ها دارند.

خود به عنوان بافتار: یک خود مفهوم سازی شده سخت و ثابت ممکن است نیاز به مختل کردن ثبات و معرفی زمینه‌های ارتباطی توسط درمانگر را ایجاد کند. چارچوب‌های ارتباطی که یک خود مفهومی محدود و غیرقابل تغییر ایجاد می‌کنند، می‌توانند مانع از توسعه دیدگاه‌های جدید و انطباق با شرایط مختلف شوند.

پذیرش: اجتناب گسترده و بستگی‌های (Contingencies) حفظ‌کننده (تقویت کننده رفتار ناکارآمد) می‌توانند توانایی فرد را برای پذیرش تجارب دشوار محدود کنند. چارچوب‌های ارتباطی که بر اجتناب از تجربیات ناخوشایند تأکید دارند، می‌توانند مانع از پذیرش و مدیریت این تجربیات شوند و نیاز به استراتژی‌هایی برای تضعیف این چارچوب‌ها دارند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *