در دنیای پرسرعت و پیچیدهای که امروز در آن زندگی میکنیم، یکی از مهمترین و بنیادیترین روابطی که باید به آن توجه کنیم، رابطه با خودمان است. مقاله “The Wild Edge of Love” در Psychology Today به عمق دوست داشتن خود میپردازد و به ما نشان میدهد که چگونه میتوانیم با خودمان مهربانتر باشیم و رابطهای عمیق و معنادار با خودمان برقرار کنیم.
چرا دوست داشتن خود مهم است؟
دوست داشتن خود به معنای پذیرفتن خود با تمام نقاط قوت و ضعفهایمان است. این پذیرش میتواند به بهبود کیفیت زندگی و افزایش رضایتمندی ما کمک کند. اما چرا این موضوع تا این حد اهمیت دارد؟
- افزایش اعتماد به نفس: پذیرش و دوست داشتن خود به ما کمک میکند تا با اعتماد به نفس بیشتری به چالشها و مشکلات زندگی بپردازیم.
- کاهش استرس و اضطراب: وقتی خودمان را دوست داریم، کمتر دچار استرس و اضطراب میشویم، زیرا به تواناییها و ارزشهای خود ایمان داریم.
- بهبود روابط با دیگران: دوست داشتن خود باعث میشود که روابط ما با دیگران نیز بهبود یابد. احترام و عشقی که به خود داریم، به دیگران نیز منتقل میشود.
کاوش در لبههای وحشی عشق
لبههای وحشی عشق شامل تکنیکهای روانشناختی مختلفی برای مطمئن شدن از دوستداشتنی بودن است. این تکنیکها شامل مراقبت بیش از حد، نیاز شدید به رضایت دیگران، نیاز مبرم به دستیابی به موفقیت، اعتیاد به کار، و تلاش برای تحت تأثیر قرار دادن دیگران میشود. یکی از رایجترین موانع دوست داشتن خود، مراقبت از خود به شیوهای است که در کودکی تجربه کردهایم. مشکل اینجاست که والدین ما که راهنمای دوران کودکیمان بودند، اغلب با دوست داشتن خودشان مشکل دارند.
چگونگی دوست داشتن خود
بیایید روی کاری که اکنون میتوان انجام داد تا دوست داشتن خود را پرورش دهیم، تمرکز کنیم. درخواست از شریک زندگیمان برای دوست داشتن ما به جای دوست داشتن خودمان، نتیجه نخواهد داشت. آنها نمیتوانند این کار را برای ما انجام دهند. یکی از اقداماتی که میتوان انجام داد، این است که از فکر کردن به عشق به عنوان یک حالت احساسی دست برداریم. هالیوود و رمانهای عاشقانه برای افزایش جذابیت دراماتیک خود، عشق را به عنوان یک احساس پرشور و هیجانانگیز معرفی میکنند.
عشق بین دو یا چند نفر عمدتاً به عنوان یک عمل احساس، درک و نشان داده میشود. این مسئله در مورد دوست داشتن خود نیز صادق است. اگر نیازهایم را نادیده بگیرم یا به خودم آسیب برسانم، احتمالاً احساس ارزشمندی نخواهم کرد. اغلب شنیدهام که مردم از خودپذیری پایین خود صحبت میکنند، گویی منتظرند تا عاشق خودشان شوند. عشق به خودمان باید از طریق اعمال محبتآمیز بیان شود.
مدلی برای خودپذیری
مدل اثباتی خودپذیری به این شکل است: “من کارهای زیادی انجام میدهم، درآمد زیادی کسب میکنم، داراییهای زیادی به دست میآورم، من زیاد هستم.” بنابراین، سؤال مهم این است: “آیا راهی وجود دارد که بدون نیاز به اثبات، خودمان را دوست داشته باشیم؟” یا “آیا میتوانیم به دوست داشتن خودمان به صورت بیقید و شرط امید داشته باشیم؟”
سفر به لبههای وحشی: پذیرش بدون قید و شرط
وقتی شروع به پذیرش خودمان به صورت بیقید و شرط میکنیم، وارد سفری میشویم که نیاز به فروتنی و مهربانی به خود دارد. بیایید با فروتنی شروع کنیم:
فروتنی
فروتنی به معنای احترام به محدودیتهای خودمان است. یک تعریف قدیمی از کلمه “فروتن” به معنای “بر روی زمین” بودن است. این به معنای پذیرش حقیقت و واقعیتهای خودمان بدون بزرگنمایی یا کوچکنمایی است. فروتنی به ما کمک میکند تا با پذیرش اشتباهات و ضعفهایمان، رشد کنیم و به فرد بهتری تبدیل شویم. این سفر شامل تمرکز بر قابلیتها و هدایا، بدون افراط در فروتنی کاذب یا تکبر بیجا است.
مهربانی به خود
مهربانی به خود به معنای انجام اقداماتی است که به بهبود زندگیمان کمک میکنند. این مهربانی میتواند به شکلهای داخلی و خارجی باشد. مثلاً متوقف کردن افکار منفی درباره خودمان و تمرین خودگفتگویی مثبت میتواند بسیار مؤثر باشد. از نظر خارجی، استراحت کافی، تغذیه سالم، و درخواست کمک و حمایت از دیگران میتواند به افزایش مهربانی به خود کمک کند.
بخشش خود
بخشش خود یکی از جنبههای مهم دوست داشتن خود است. این بخشش میتواند به صورت داخلی و خارجی باشد. از نظر داخلی، باید از سرزنش خودمان برای اشتباهات گذشته دست بکشیم و از نظر خارجی، باید تلاش کنیم تا اگر کسی را آزردهایم، به نوعی جبران کنیم و مسئولیت اشتباهات خود را بپذیریم.
دریافت عشق از دیگران
اجازه دادن به خود برای دریافت عشق از دیگران بخش دیگری از سفر دوست داشتن خود است. این به معنای توانایی تشخیص زمانی که عشق به سوی ما میآید و باز بودن قلب برای دریافت آن است. گاهی ممکن است وقتی دیگران ما را دوست دارند، احساس ترس کنیم یا نتوانیم به درستی آن را بپذیریم. اما با پذیرش عشق دیگران، میتوانیم به عشق به خود نیز دست یابیم.
تجربههای واقعی از دوست داشتن خود
بیایید به چند داستان واقعی از افرادی که توانستهاند به این سطح از پذیرش و عشق برسند، نگاهی بیندازیم:
نازنین: نازنین همیشه با مشکل کمبود اعتماد به نفس و تعویقکاری دست و پنجه نرم میکرد. پس از چند جلسه مشاوره، او متوجه شد که علت اصلی مشکلاتش عدم پذیرش و دوست داشتن خود بود. او شروع به پذیرش خود با تمام نقاط قوت و ضعفهایش کرد و به تدریج تغییرات مثبتی را در زندگیاش مشاهده کرد.
امیر: امیر همیشه از نقصهای خود ناراضی بود و این امر باعث میشد که از خود متنفر شود. اما با یادگیری تکنیکهای پذیرش خود و تمرین مهربانی به خود، او توانست رابطهای سالمتر و مثبتتر با خود و دیگران برقرار کند.
نتیجه گیری: قدم به قدم
دوست داشتن خود مانند سفر به مناطق وحشی و ناشناخته درون خودمان است. این مناطق نیاز به توجه و مراقبت دارند تا بتوانیم با تمامیت خودمان آشنا شویم. پذیرش و دوست داشتن این بخشهای ناشناخته میتواند به ما کمک کند تا عشقی عمیقتر و واقعیتر را تجربه کنیم.
دوست داشتن خود یک سفر است که نیازمند زمان و تلاش است، اما نتیجه آن ارزشمند خواهد بود. برای اطلاعات بیشتر و راهکارهای دیگر، مقالات دیگر وبسایت را مطالعه کنید. همچنین، اگر نیاز به مشاوره تخصصی دارید، میتوانید جلسهای را رزرو کنید.