داستانی واقعی
متنی که در ادامه میخوانید شکایتهای واقعی از زندگی با شریکی خودشیفته است.
من سردرگمم و نمیتونم بفهمم که “چرا اینطوری میکنه؟” من سه ساله که باهاش در رابطم. وقتی سعی میکنم مرزهای شخصیم رو مشخص کنم، مثلاً از اون میخوام که با من با صدای تحقیرآمیز صحبت نکنه، من رو نادیده میگیره. با دیگران با لحن معمولی صحبت میکنه، اما وقتی نوبت به من میرسه، لحنش تحقیرآمیز میشه. این رفتار اون بسیار برای من اذیت کننده است. چون احساساتم رو با گفتن اینکه همه چیز در تصور من هست، نفی میکنه. این باعث میشه که به خودم شک کنم و فکر کنم که شاید واقعاً مشکلی دارم.
هر وقت سعی میکنم نیازهایم رو بیان کنم، اون به گوشیاش نگاه میکنه… تقریباً هر بار. یا شروع به ارسال پیام میکنه. بسیار سختگیر و کنترلگر هست. یک بار اون رو خودشیفته نامیدم، و اون من رو به شدت سرزنش کرد. در نهایت احساس کردم که من مشکل دارم، من نارسیست هستم چون نیازم رو بیان کردم تا احساس نکنم که مانند یک عروسک خیمهشببازی کنترل میشوم. پارتنرم مخفیکاره و نمیخواد رابطهمان رو عمومی کنه (خوشبختانه). دیدگاهها و ادراک من از واقعیت رو نفی میکنه. اون دائم به من میگه که چطوری کاری رو انجام بدم که ۴۰ ساله انجام میدهم؛ مانند شستن ظرفها، رانندگی و حتی صحبت با فروشندهها.
اون هرگز معذرتخواهی نمیکنه. این منم که معذرتخواهی میکنم، حتی وقتی احساس میکنم که اشتباهی نکردم. اون هیچ دوستی نداره. من در زندگیام خیلی چیزها رو تجربه کردم. من ۵۷ ساله هستم و اون ۴۲ ساله هست. اون من رو تحت فشار قرار میده که لبخند بزنم، تا جایی که مجبورم در جمع به زور لبخند بزنم. این خیلی غیرطبیعی به نظر میرسد. احساس میکنم که از استقلال، احساسات و تجربههای زندگیام دور شدم. اون با من مثل خدمتکارش رفتار میکنه. عادت تحقیرآمیزش اینه که با اشاره به شیشه ماشین بگه کجا باید برم. این در حالی هست که مسیرها به وضوح روی گوشی من هست، درست جلوی چشمم. حتی وقتی به محل کارم میرم.
اون دم در هر در منتظر میمونه تا من در رو براش باز کنم. تا درو باز میکنم تشکر میکنه. من واقعاً مشکلی با باز کردن در برای کسی ندارم اما نمیخوام وظیفهام باشه.
خیلی واضح هست که اون مشکلات مربوط به کنترل کردن، انکار، ناتوانی در همدلی و تمرکز روی من داره. اگرچه به طور صریح نمیگه، به نظر میرسد که فکر میکنه از دیگران برتر هست. کنترل شدید اون و دستکاری احساسات من به قدری نادرست هست که من احساس میکنم دیوانه شدم. هرچه بیشتر سعی میکنم اون رو راضی کنم، بیشتر خودم رو از دست میدهم.
اغلب انتقاداتش رو با “بمباران محبت” جایگزین میکنه. این خیلی برای من غیرقابل پیش بینی هست. سپس اون همه این محبت و نوازش رو جایگزین میکنه. تا جایی که احساس میکنم کنترلی بر بدن خودم ندارم. لطفاً وقتی رانندگی میکنم، موهایم رو نوازش نکن. لطفاً دست از لمس کردن من بردار.
میخوام اون رو دوست داشته باشم، اما با هر جمله تحقیرآمیز که از دهانش بیرون میآید، بیشتر به این نتیجه میرسم که نباید تحمل نکنم. خیلی گیجکننده هست. فقط میخوام رابطهمان بر اساس احترام متقابل و درک باشه. بدون اون، نمیدونم چطور باید احساس عشق کنم. با این حال، همچنان تلاش میکنم، چون فکر میکنم که نوعی مشکلات دلبستگی دارم.
باید چیزی در من اشتباه باشه که این وضعیت رو تقریباً سه سال تحمل کنم. اون همیشه من رو در حال تغییر نگه میداره، و من همیشه بازمیگردم. شاید دو روز همه چیز خوب باشه و سپس “آزار” لفظی و احساسی دوباره شروع میشه.
و هنوز هم سردردگمم که آیا من مشکل دارم، چون اون به طور فوقالعادهای با دیگران متفاوت رفتار میکنه. خونوادم فکر میکنن که اون فوقالعاده هست. یک بار به خونوادم گفتم که اون خیلی تحقیرآمیز با من رفتار میکنه. فقط یک نگاه متعجب دریافت کردم، و این احساس که مشکلی در من هست.
این داستان تنها یک نمونه واقعی از تجربههای یک نفر با یک شریک خودشیفته زن بود. که البته نویسنده این جملات، در ادامه این رفتارها و خلق این موقعیت مسئول هست، اما داستان از نقطه نظر وی بیان شده است. بیایید به عمق بیشتری بپردازیم و بفهمیم که خودشیفتگی زنانه چیست و چگونه میتوان با آن مقابله کرد.
خودشیفتگی زنانه: تعریف و درک
خودشیفتگی یک اختلال شخصیتی است که با خودشیفتگی، احساس برتری و نیاز مداوم به تحسین شناخته میشود. اما آیا میدانستید که خودشیفتگی در زنان و مردان میتواند تفاوتهای مهمی داشته باشد؟
خودشیفتگی زنانه اغلب با ویژگیهایی مانند رفتارهای خودخواهانه، نیاز به کنترل و دستکاری دیگران، و تمایل به حفظ تصویری بیعیب و نقص در جامعه همراه است. زنان خودشیفته میتوانند بسیار جذاب و کاریزماتیک به نظر برسند، اما در روابط شخصی، رفتارهای آزاردهندهای نشان دهند.
نشانههای خودشیفتگی زنانه
کنترل و دستکاری
یکی از ویژگیهای بارز زنان خودشیفته، تمایل به کنترل و دستکاری رفتارها و احساسات دیگران است. این افراد ممکن است شما را از دوستان و خانوادهتان جدا کنند تا کنترل بیشتری بر شما داشته باشند. آنها معمولاً از روشهای مختلفی برای این کار استفاده میکنند:
- ایجاد وابستگی عاطفی: زنان خودشیفته ممکن است ابتدا شما را به خود وابسته کنند و سپس با تهدید به ترک یا محرومیت از محبت، شما را تحت کنترل خود درآورند.
- بازیهای ذهنی: این افراد معمولاً از تکنیکهای روانی مانند تحمیق روانی (gaslighting) استفاده میکنند تا شما را به شک در واقعیت خود بیاندازند و کنترل بیشتری بر شما داشته باشند.
- ایجاد حس گناه: زنان خودشیفته ممکن است شما را به خاطر مشکلات و ناکامیهای خودشان مقصر بدانند و به این وسیله احساس گناه و عذاب وجدان در شما ایجاد کنند تا کنترل خود را حفظ کنند.
بیاعتنایی به احساسات دیگران
زنان خودشیفته معمولاً به احساسات و نیازهای دیگران بیاعتنایی میکنند. آنها ممکن است احساسات شما را نادیده بگیرند و حتی شما را به خاطر بیان نیازهای خود سرزنش کنند. این بیاعتنایی به شکلهای مختلفی بروز میکند:
- نفی احساسات: آنها ممکن است بگویند که احساسات شما غیرمنطقی یا بیاساس هستند.
- تبدیل موضوع به خود: اگر شما سعی کنید درباره احساسات خود صحبت کنید، زنان خودشیفته معمولاً موضوع را به خودشان برمیگردانند و شما را به عدم درک نیازهایشان متهم میکنند.
- سرزنش و انتقاد: هر گونه بیان احساسات یا نیازهای شما ممکن است با سرزنش و انتقاد شدید مواجه شود.
نیاز به تحسین و توجه
این افراد به طور مداوم نیاز دارند که تحسین و توجه دیگران را جلب کنند. آنها ممکن است رفتارهای نمایشی انجام دهند تا همیشه در مرکز توجه باشند. این نیاز به توجه میتواند به روشهای زیر بروز کند:
- نمایشگری: آنها ممکن است در جمع بسیار نمایشی و پرشور رفتار کنند تا توجهها را به خود جلب کنند.
- استفاده از ظاهر: زنان خودشیفته ممکن است به شدت به ظاهر خود اهمیت دهند و از آن به عنوان ابزاری برای جلب توجه استفاده کنند.
- رقابت با دیگران: آنها معمولاً با دیگران رقابت میکنند تا بهترین و مورد توجهترین فرد در جمع باشند.
دوگانگی در رفتار
زنان خودشیفته میتوانند دو چهره مختلف داشته باشند؛ یک چهره در جمع و چهرهای دیگر در خلوت. آنها ممکن است در جمع بسیار مهربان و دوستداشتنی به نظر برسند، اما در خلوت با شما رفتارهای تحقیرآمیزی داشته باشند. این دوگانگی میتواند شما را سردرگم کند و باعث شود که دیگران نتوانند رفتارهای نادرست آنها را ببینند.
تأثیرات خودشیفتگی زنانه بر روابط
خودشیفتگی زنانه میتواند تأثیرات مخربی بر روابط داشته باشد. این افراد میتوانند شما را به شک در خود و ارزشهایتان برسانند. ممکن است احساس کنید که همیشه باید نیازهای آنها را برآورده کنید و خود را فدای خواستههای آنها کنید. این تأثیرات میتواند شامل موارد زیر باشد:
- از دست دادن اعتماد به نفس: زنان خودشیفته معمولاً باعث میشوند که شما به خود و تواناییهایتان شک کنید. آنها ممکن است با نقدهای مداوم و رفتارهای تحقیرآمیز اعتماد به نفس شما را کاهش دهند.
- ایجاد وابستگی ناسالم: رابطه با یک فرد خودشیفته میتواند باعث شود که شما به طور ناسالم به او وابسته شوید و نتوانید به راحتی از او جدا شوید.
- استرس و اضطراب: رفتارهای خودشیفته میتواند باعث استرس و اضطراب شدید در شما شود. شما ممکن است همیشه نگران باشید که چگونه میتوانید او را راضی کنید و از خشم او جلوگیری کنید.
چگونه با یک شریک خودشیفته مقابله کنیم؟
اگر شما در یک رابطه با یک شریک خودشیفته زن هستید، مهم است که ابتدا این واقعیت را بپذیرید و درک کنید که شما مسئول رفتارهای آنها نیستید. در اینجا چند راهکار برای مقابله با این وضعیت وجود دارد:
مرزهای مشخصی تعیین کنید
مشخص کردن مرزهای شخصی و اعلام واضح آنها به شریک خودشیفته میتواند کمک کند تا خود را از رفتارهای آزاردهنده محافظت کنید. این مرزها باید شامل موارد زیر باشد:
- بیان نیازها و احساسات خود: به وضوح نیازها و احساسات خود را بیان کنید و از او بخواهید که به آنها احترام بگذارد.
- ایجاد فاصله عاطفی: اگر رفتارهای او بیش از حد آزاردهنده است، میتوانید فاصله عاطفی ایجاد کنید و کمتر با او در ارتباط باشید.
- نه گفتن: یاد بگیرید که به درخواستها و توقعات غیرمنطقی او نه بگویید و به خودتان احترام بگذارید.
حمایت از خود را جستجو کنید
صحبت با دوستان، خانواده یا یک مشاور میتواند به شما کمک کند تا احساسات خود را بهتر درک کنید و راهنماییهای لازم را دریافت کنید. این حمایتها میتواند شامل موارد زیر باشد:
- دوستان و خانواده: صحبت با دوستان و خانواده میتواند به شما کمک کند تا حمایت عاطفی و روانی دریافت کنید و از انزوا خارج شوید.
- گروههای حمایتی: شرکت در گروههای حمایتی میتواند به شما کمک کند تا با افرادی که تجربههای مشابهی دارند ارتباط برقرار کنید و از تجربیات آنها بیاموزید.
- مشاوره حرفهای: مراجعه به یک مشاور یا روانشناس میتواند به شما کمک کند تا راهکارهای موثری برای مقابله با رفتارهای خودشیفته بیاموزید.
اولویتبندی خود
به یاد داشته باشید که نیازها و احساسات شما نیز مهم هستند. زمانی را برای خود و فعالیتهایی که دوست دارید اختصاص دهید. این میتواند شامل موارد زیر باشد:
- فعالیتهای آرامشبخش: انجام فعالیتهایی که به شما آرامش میدهند مانند مدیتیشن، یوگا یا پیادهروی در طبیعت.
- پیگیری علاقهمندیها: وقت گذاشتن برای انجام کارهایی که به آنها علاقه دارید و لذت میبرید.
- مراقبت از سلامت جسمی و روانی: مراقبت از خود با رعایت تغذیه سالم، ورزش منظم و استراحت کافی.
به دنبال کمک حرفهای باشید
اگر احساس میکنید که نمیتوانید به تنهایی با این وضعیت مقابله کنید، میتوانید به یک مشاور یا روانشناس مراجعه کنید. مشاوره حرفهای میتواند به شما کمک کند تا:
- الگوهای رفتاری خودشیفته را بشناسید: مشاوران میتوانند به شما کمک کنند تا الگوهای رفتاری خودشیفته را بشناسید و از آنها آگاه شوید.
- راهبردهای مقابلهای بیاموزید: مشاوران میتوانند به شما راهکارهای موثری برای مقابله با رفتارهای خودشیفته بیاموزند.
- بازسازی اعتماد به نفس: مشاوران میتوانند به شما کمک کنند تا اعتماد به نفس خود را بازسازی کنید و خودتان را بیشتر بشناسید.
اگر شما یا یکی از عزیزانتان در معرض خودشیفتگی زنانه هستید و نیاز به راهنمایی و کمک دارید، میتوانید با مشاوران ما تماس بگیرید و یک وقت مشاوره رزرو کنید. تیم حرفهای ما آماده است تا شما را در این مسیر دشوار حمایت کند و به شما کمک کند تا راهکارهای موثری برای بهبود وضعیتتان پیدا کنید.
برای رزرو وقت مشاوره، از اینجا اقدام کنید. ما آمادهایم تا شما را در این مسیر حمایت کنیم و به شما کمک کنیم تا دوباره به تعادل و آرامش در زندگی خود برسید.
نتیجهگیری
درک و شناخت خودشیفتگی زنانه و تأثیرات آن بر روابط میتواند به شما کمک کند تا بهتر با این وضعیت مقابله کنید و راهکارهای موثری برای بهبود روابط خود پیدا کنید. به یاد داشته باشید که شما تنها نیستید و همیشه میتوانید به دنبال حمایت و کمک حرفهای باشید.
همین حالا اقدام کنید و وقت مشاوره خود را رزرو کنید تا اولین قدم به سوی بهبود را بردارید.