رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT) یک نوع درمانِ رفتاری است که در ابتدا با هدف مدیریت و درمان اختلال شخصیت مرزی و توسط دکتر مارشا لینهان (Marsha M. Linehan) توسعه یافت. اهداف اصلی این است که به مردم بیاموزد چگونه در لحظه زندگی کنند، راههای سالمی برای مقابله با استرس ایجاد کنند، احساسات خود را تنظیم کنند و روابط خود را با دیگران بهبود بخشند. DBT در ابتدا برای درمان اختلال شخصیت مرزی (BPD) در نظر گرفته شده بود، اما برای درمان سایر شرایط سلامت روان اقتباس شده است. این میتواند به افرادی که در تنظیم هیجانی مشکل دارند یا رفتارهای خود تخریبی از خود نشان میدهند (مانند اختلالات خوردن و اختلالات مصرف مواد) کمک کند. این نوع درمان گاهی برای درمان اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) نیز استفاده میشود.
تکنیکهای رفتار درمانی دیالکتیکی
DBT به یک رویکرد روان درمانی مبتنی بر شواهد تبدیل شده است که برای درمان بسیاری از شرایط استفاده میشود. انواع حالتهایی که در DBT اغلب از آنها استفاده میشود عبارتند از:
- گروه درمانیکه در آن به بیماران مهارتهای رفتاری در یک محیط گروهی آموزش داده میشود.
- درمان فردی با یک متخصص آموزش دیده که در آن مهارتهای رفتاری آموخته شده بیمار با چالشهای زندگی شخصی او تطبیق داده میشود.
- مربیگری تلفنیکه در آن بیماران میتوانند در بین جلسات با درمانگر تماس بگیرند تا راهنماییهای لازم را برای مقابله با وضعیت دشواری که در حال حاضر در آن هستند دریافت کنند.
برخی از استراتژیها و تکنیکهایی که در DBT استفاده میشود شامل موارد زیر است:
ذهن آگاهی
یکی از مزایای مهم DBT، توسعه مهارتهای ذهن آگاهی است. ذهن آگاهی به شما کمک میکند تا روی زمان حال یا «زندگی در لحظه» تمرکز کنید. این به شما کمک میکند به آنچه در درونتان روی میدهد (افکار، احساسات، احساسات و تکانههایتان) توجه کنید و همچنین از حواس خود برای هماهنگ کردن با اتفاقات اطرافتان (آنچه میبینید، میشنوید، بو میکنید و لمس میکنید) بدون قضاوت استفاده کنید. راهها.
مهارتهای تمرکز حواس به شما کمک میکند زمانی که در بحبوحه دردهای عاطفی هستید، سرعت خود را کاهش دهید و روی استفاده از مهارتهای مقابله سالم تمرکز کنید. این استراتژی همچنین میتواند به شما کمک کند آرام بمانید و از درگیر شدن در الگوهای افکار منفی خودکار و رفتارهای تکانشی خودداری کنید.
نمونه تمرین: مهارت ذهن آگاهی را مشاهده کنید
به نفس خود توجه کنید. تمرکز خود را متوجه حس دم و بازدم کنید. بالا و پایین رفتن شکم خود در حین نفس کشیدن را مشاهده کنید.
تحمل پریشانی
مهارتهای تحمل پریشانی به شما کمک میکند خود و موقعیت فعلیتان را بپذیرید. DBT چندین تکنیک را برای مدیریت بحران آموزش میدهد، از جمله:
- حواس پرتی
- بهبود لحظه
- خود تسکین دهنده
- به مزایا و معایب عدم تحمل پریشانی فکر کنید
تکنیکهای تحمل پریشانی به شما کمک میکند تا برای احساسات شدید آماده شوید و به شما قدرت میدهد تا با چشمانداز بلند مدت مثبتتری با آنها کنار بیایید.
نمونه تمرین: قرار دادن بدن در مرکز توجه
از پلهها بالا و پایین بدوید. اگر داخل هستی برو بیرون اگر نشستهاید، بلند شوید و راه بروید. ایدهاین است که با اجازه دادن به احساساتتان که بدنتان را دنبال کنند، حواس خود را پرت کنید.
اثربخشی بین فردی
اثربخشی بین فردی به شما کمک میکند تا در یک رابطه قاطعتر شوید (مثلاً نیازهای خود را بیان کنید و بتوانید «نه» بگویید) در حالی که همچنان یک رابطه مثبت و سالم نگه دارید. شما یاد خواهید گرفت که به طور موثرتر گوش کنید و ارتباط برقرار کنید، با افراد چالش برانگیز برخورد کنید و به خود و دیگران احترام بگذارید.
نمونه تمرین: GIVE
برای بهبود روابط و ارتباطات مثبت از مخفف GIVE استفاده کنید:
- ملایم دیگران را مورد حمله، تهدید و قضاوت قرار ندهید
- علاقه: با مهارتهای خوب گوش دادن علاقه نشان دهید (حرف شخص دیگری را برای صحبت کردن قطع نکنید)
- تایید: افکار و احساسات طرف مقابل را بپذیرید
- آسان: سعی کنید نگرش آسان داشته باشید ( اغلب لبخند بزنید و سبک دل باشید)
تنظیم هیجان
تنظیم هیجان به شما امکان میدهد احساسات قدرتمند را به روشی مؤثرتر هدایت کنید. مهارتهایی که یاد میگیرید به شما کمک میکند تا هیجانات خود را شناسایی کنید، نام ببرید و تغییر دهید.
وقتی بتوانید احساسات شدید منفی (مثلاً خشم) را تشخیص دهید و با آنها کنار بیایید، آسیب پذیری عاطفی شما را کاهش میدهد و به شما کمک میکند تجربیات عاطفی مثبت تری داشته باشید.
نمونه تمرین: عمل مخالف
احساس خود را مشخص کنید و برعکس آن را انجام دهید. اگر احساس ناراحتی میکنید و میخواهید از دوستان و خانواده کناره گیری کنید، برای دیدن عزیزان خود برنامه ریزی کنید.
مراحل DBT
رفتار درمانی دیالکتیکی نیز به چهار مرحله درمان تقسیم میشود.
- در طول شروع درمان، جدی ترین و خود ویرانگرترین رفتارها اولین چیزی است که به آن پرداخته میشود. این ممکن است شامل مسائلی مانند آسیب زدن به خود یا رفتارهای خودکشی باشد.
- در مرحله بعد، درمان به سراغ مسائلی میرود که بر کیفیت زندگی افراد تأثیر میگذارد، مانند اثربخشی بین فردی، مهارتهای تنظیم هیجانی و توانایی تحمل پریشانی.
- مرحله بعدی تمرکز بر مسائل مربوط به عزت نفس و روابط بین فردی است.
- در این مرحله، درمان بر کمک به افراد برای به دست آوردن حداکثر سود از زندگی خود متمرکز است، از جمله یافتن راههایی برای تجربه شادی بیشتر، تقویت روابط خود و پیگیری اهداف زندگی خود.