تفاوت بین محرومیت عاطفی و غفلت عاطفی

محرومیت عاطفی و غفلت عاطفی

در روان‌شناسی، دو مفهوم محرومیت عاطفی و غفلت عاطفی اغلب در زمینه‌های مرتبط با تربیت و رشد کودک به‌کار می‌روند. این دو حالت، گرچه شباهت‌هایی دارند و هر دو می‌توانند به کودکان آسیب برسانند، اما تفاوت‌های مهمی نیز دارند که درک آن‌ها می‌تواند به والدین و مربیان در بهبود تربیت کودکان کمک کند.

محرومیت عاطفی و غفلت عاطفی

محرومیت عاطفی چیست؟

محرومیت عاطفی یک شکل شدید از غفلت عاطفی است. این حالت زمانی رخ می‌دهد که کودک کاملاً از توجه عاطفی و محبت والدین یا مراقبینش محروم می‌ماند. یک نمونه‌ی معروف از محرومیت عاطفی، داستان “جینی” است؛ دختری که در دهه‌ی ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ میلادی در شرایطی کاملاً ایزوله بزرگ شد و به شدت مورد بی‌توجهی و سوءاستفاده جسمی قرار گرفت. محرومیت عاطفی جینی چنان شدید بود که منجر به آسیب‌های روانی و جسمی قابل‌توجهی در او شد.

در محرومیت عاطفی، نه‌تنها توجه عاطفی از کودک دریغ می‌شود، بلکه اغلب همراه با سوءاستفاده جسمی نیز هست. این نوع محرومیت بیشتر در کودکانی که در محیط‌های غیر حمایتی، مانند پرورشگاه‌ها یا خانواده‌های بدرفتار بزرگ می‌شوند، مشاهده می‌شود.

غفلت عاطفی چیست؟

در مقابل، غفلت عاطفی زمانی رخ می‌دهد که والدین به اندازه کافی به نیازهای عاطفی کودک پاسخ نمی‌دهند. برخلاف محرومیت عاطفی که بسیار شدید و مشهود است، غفلت عاطفی می‌تواند بسیار پنهان و نامحسوس باشد. این حالت اغلب در خانواده‌هایی رخ می‌دهد که ممکن است به ظاهر سالم و بدون سوءاستفاده به نظر برسند. والدین ممکن است نیازهای فیزیکی و آموزشی کودک را به خوبی برآورده کنند، اما نیازهای عاطفی او را نادیده بگیرند. در چنین حالتی، کودک از لحاظ عاطفی احساس نمی‌کند که دیده می‌شود، درک می‌شود و ارزشمند است.

تاثیرات طولانی‌مدت محرومیت عاطفی

محرومیت عاطفی تأثیرات عمیق و طولانی‌مدتی بر رشد کودک دارد. دکتر رنه اسپیتز، روانکاو معروف، اثرات منفی محرومیت عاطفی را با مطالعه بر روی کودکان پرورشگاهی نشان داد. یافته‌های او نشان دادند که کودکان محروم از عواطف و محبت، دچار کاهش حجم مغز و افزایش هورمون استرس (کورتیزول) می‌شوند. این تغییرات حتی بر عملکرد نواحی پیش‌پیشانی مغز (قشر پیشانی) که مسئول کنترل احساسات و تصمیم‌گیری است، تأثیر می‌گذارد.

تحقیقات دیگر نشان داده‌اند که کودکانی که از محرومیت عاطفی رنج می‌برند، ممکن است در کنترل عواطف خود و درک وضعیت‌های ذهنی دیگران با مشکلات زیادی مواجه شوند. خوشبختانه، مطالعات همچنین نشان داده‌اند که با دریافت محبت و حمایت عاطفی از سوی خانواده‌های حامی و دلسوز، اثرات منفی محرومیت عاطفی تا حدی قابل جبران است.

تاثیرات طولانی‌مدت غفلت عاطفی

غفلت عاطفی نیز، اگرچه به اندازه محرومیت عاطفی شدید نیست، اما اثرات عمیقی بر زندگی افراد می‌گذارد. بسیاری از افرادی که در کودکی مورد غفلت عاطفی قرار گرفته‌اند، در بزرگسالی احساسات تهی بودن، عدم شناخت از خود، عدم همدلی با خود، و دشواری در برقراری ارتباط عاطفی با دیگران را تجربه می‌کنند. این افراد معمولاً سطح بالایی از استقلال و مسئولیت‌پذیری دارند اما همزمان با احساس شرم و سرزنش خود درگیرند.

این افراد ممکن است از کودکی خود تصور کنند که دوران کودکی “عادی” داشته‌اند، اما درک نمی‌کنند که چرا از نظر عاطفی احساس پوچی و نارضایتی می‌کنند. برخلاف محرومیت عاطفی، غفلت عاطفی به دلیل ماهیت پنهانی و نامحسوس آن، معمولاً توسط اطرافیان تشخیص داده نمی‌شود و خود فرد نیز ممکن است متوجه آن نشود.

محرومیت عاطفی و غفلت عاطفی

شباهت‌ها و تفاوت‌ها بین محرومیت و غفلت عاطفی

محرومیت و غفلت عاطفی هر دو از پاسخ ناکافی به نیازهای عاطفی کودکان ناشی می‌شوند و می‌توانند منجر به ایجاد احساس تنهایی و مشکلات روانی در بزرگسالی شوند. با این حال، تفاوت اصلی آن‌ها در شدت و وضوح آن‌هاست. محرومیت عاطفی بسیار شدید و قابل مشاهده است و اغلب با سوءاستفاده جسمی همراه است، در حالی که غفلت عاطفی می‌تواند در خانواده‌های غیرآسیب‌رسان و سالم‌تر نیز رخ دهد و از لحاظ شدت ملایم‌تر باشد.

چه در معرض محرومیت عاطفی و چه در معرض غفلت عاطفی قرار گرفته باشید، باید بدانید که این تجربه‌ها قابل ترمیم هستند. در بزرگسالی می‌توان با توجه به نیازهای عاطفی، کشف احساسات درونی و تقویت روابط عاطفی، اثرات این تجربه‌های ناخوشایند را کاهش داد و به زندگی سالم و شاداب‌تری دست یافت. برای کمک گرفتن از یک درمانگر، می‌توانید یک جلسه رزرو کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *