میان رفتارگرایی (رفتار گرایی میان فردی)، که توسط جی. آر. کانتور توسعه یافته است، یک چارچوب روانشناختی است که بر تعاملات بین ارگانیسم و محیط آن تأکید دارد. این نظریه از رفتارگرایی سنتی با تمرکز بر نه تنها رفتارهای قابل مشاهده و محرکها، بلکه بر روابط پیچیده و پویا در هر رویداد رفتاری متمایز میشود.
اصول اساسی میان رفتارگرایی (رفتار گرایی میان فردی)
میدان میان رفتارگرایی
این مفهوم شامل در نظر گرفتن رفتار در یک بافت گستردهتر است، که شامل ارگانیسم، محیط و تعامل بین این دو میشود. این نظریه پیشنهاد میکند که رفتار نمیتواند به طور کامل در انزوا درک شود، بلکه باید به عنوان بخشی از یک سیستم مرتبط دیده شود. به عنوان مثال، وقتی یک دانشآموز در کلاس درس حضور دارد، رفتار او تنها به محرکهای فوری مثل سوالات معلم محدود نمیشود، بلکه تحت تأثیر عوامل متعددی مانند محیط کلاس، تعاملات با همکلاسیها و حتی تجربیات قبلی آموزشی قرار دارد.
تعامل ارگانیسم-محیط
میان رفتارگرایی (رفتار گرایی میان فردی) معتقد است که رفتار محصول تعاملات مداوم بین ارگانیسم و محیط آن است. این تعاملات متقابل هستند، به این معنا که ارگانیسم بر محیط تأثیر میگذارد و محیط نیز بر ارگانیسم تأثیر میگذارد. مثلاً در محیط کاری، رفتار یک کارمند نه تنها توسط قوانین و مقررات شرکت بلکه توسط فرهنگ سازمانی، روابط با همکاران و شرایط فیزیکی محیط کار شکل میگیرد.
بافت تاریخی
این نظریه تأکید میکند که تاریخ تعاملات یک ارگانیسم با محیط آن نقش مهمی در شکلگیری رفتار دارد. این شامل تجربیات و یادگیریهای گذشته است که بر رفتار کنونی تأثیر میگذارد. برای مثال، یک فرد که در کودکی تجربههای مثبتی از تعامل با حیوانات داشته است، احتمالاً در بزرگسالی نیز تمایل به نگهداری از حیوانات خانگی دارد.
عوامل چندبعدی
این نظریه به بررسی عوامل متعدد موثر بر رفتار میپردازد، از جمله عوامل زیستی، روانشناختی، اجتماعی و محیطی. این رویکرد جامع به منظور درک پیچیدگی پدیدههای رفتاری است. مثلاً در بررسی علل استرس، باید علاوه بر عوامل محیطی مانند فشار کار، به عوامل زیستی مانند سلامت جسمانی و عوامل روانشناختی مانند نگرشها و اعتقادات نیز توجه کرد.
تحلیل عملکردی
به جای تمرکز صرف بر روابط محرک-پاسخ، میان رفتارگرایی (رفتار گرایی میان فردی) بر فهم عملکرد رفتار در یک بافت خاص تأکید میکند. این شامل تحلیل اهداف و نتایج رفتار در موقعیتهای خاص است. به عنوان مثال، ممکن است یک کودک در مدرسه برای جلب توجه معلم رفتارهای خاصی نشان دهد؛ تحلیل عملکردی به فهم چرایی این رفتار و نتایج آن برای کودک و محیط آموزشی کمک میکند.
رد دوگانهنگری
میان رفتارگرایی (رفتار گرایی میان فردی) دوگانهنگری بین ذهن و بدن را رد میکند و به جای آن فرایندهای ذهنی و رفتارهای فیزیکی را به عنوان جنبههای یکپارچه از همان پدیدهها میبیند. این دیدگاه کمک میکند تا رفتارها و فرایندهای ذهنی به طور همزمان و به صورت یکپارچه مطالعه شوند.
تفاوتها با رفتارگرایی سنتی
- پیچیدگی تعاملات: در حالی که رفتارگرایی سنتی اغلب بر روابط مستقیم علت و معلولی (محرک-پاسخ) تمرکز دارد، میان رفتارگرایی (رفتار گرایی میان فردی) به تعاملات گستردهتر و پیچیدهتر در میدان میانرفتاری میپردازد.
- رویکرد بافتاری: میان رفتارگرایی (رفتار گرایی میان فردی) تأکید بیشتری بر بافت و تاریخچه رفتار دارد، به جای تنها توجه به مقدمات و پیامدهای فوری.
- دیدگاه جامع: این نظریه عوامل متعدد (زیستی، روانشناختی، اجتماعی، محیطی) را در نظر میگیرد به جای تمرکز عمده بر رفتارهای قابل مشاهده.
کاربردهای میان رفتارگرایی (رفتار گرایی میان فردی)
میان رفتارگرایی (رفتار گرایی میان فردی) میتواند در بافتهای مختلف به کار رود، از جمله:
- روانشناسی بالینی: در محیطهای درمانی، درک تعاملات پیچیده و تاریخچه رفتار یک مراجع میتواند استراتژیهای درمانی را اطلاعرسانی کند. به عنوان مثال، یک درمانگر میتواند از طریق بررسی تاریخچه تعاملات اجتماعی و خانوادگی مراجع، به فهم بهتری از مشکلات روانی او برسد و بر اساس آن برنامه درمانی مناسب را طراحی کند.
- روانشناسی آموزشی: در آموزش، در نظر گرفتن بافت گستردهتر رفتار یک دانشآموز میتواند به طراحی روشهای آموزشی و مداخلات مؤثر کمک کند. مثلاً معلم میتواند با توجه به محیط خانوادگی و فرهنگی دانشآموز، روشهای آموزشی مناسبتری را برای او انتخاب کند .
- رفتار سازمانی: در محیطهای سازمانی، تحلیل تعاملات بین کارکنان و محیط کار آنها میتواند منجر به شیوههای مدیریتی بهتر و بهبود بهرهوری شود. مثلاً مدیران میتوانند با درک تعاملات اجتماعی در محیط کار، سیاستهای بهتری برای ارتقاء همکاری و انگیزه کارکنان ایجاد کنند.
نتیجهگیری
میان رفتارگرایی (رفتار گرایی میان فردی) یک چارچوب جامع برای فهم رفتار ارائه میدهد که بر تعاملات پویا و متقابل بین ارگانیسمها و محیطهای آنها تمرکز دارد. رویکرد جامع و بافتای آن، درک عمیقتری از پدیدههای رفتاری فراهم میکند و آن را از نظریههای رفتارگرای سنتی متمایز میسازد. با در نظر گرفتن عوامل متعدد و تاریخچه تعاملات، میان رفتارگرایی (رفتار گرایی میان فردی) میتواند در بافتهای مختلفی از جمله روانشناسی بالینی، روانشناسی آموزشی و رفتار سازمانی به کار گرفته شود.