همه احساسات واقعی هستند، اما همه آنها از خود اصیل ما نشأت نمیگیرند. احساسات اجزای آگاهانه عواطف هستند. پیش از آنکه به آگاهی برسند، عواطف توسط فرضیات ناخودآگاه، قضاوتها، تعصبات و عادتهای مقابلهای تعدیل و گاهی تغییر میکنند. احساسات حاصل، گرچه همیشه واقعی هستند، میتوانند اصالت نداشته باشند و به رفتاری منجر شوند که احساس غیر واقعی بودن میکنند. به همین دلیل است که میتوانیم بر اساس احساسات خود عمل کنیم و بعداً قضاوت کنیم که آن رفتار بیان اصیلی از خود ما نبوده است.
فکر کنید وقتی کاری انجام دادهاید و بعداً فکر کردهاید: “این من نیستم.”
برخی احساسات محصول عادت و آشنا (آنهایی که به آنها عادت داریم) را با احساسات اصیل ترکیب میکنند. مفهوم وجودی اصالت شامل انتخاب، مسئولیت، ارزشها و معنا است. عمل کردن بر اساس احساسات بدون انتخاب و مسئولیت و نه در هماهنگی با ارزشها و معنایی که به رفتار میدهیم، برای مدت طولانی اصیل احساس نمیشود.
مثالهایی از احساسات واقعی و رفتارهای غیر واقعی
- احساسات جنسی به کسی که منجر به خیانت به شریک زندگیتان میشود
- علاقه به گوشی در حالی که فرزندان خود را نادیده میگیرید
- خشم و رفتار تهاجمی
یک علامت از اصالت ناپایدار، تمایل به توجیه احساسات یا توضیح اینکه چرا به این شکل احساس میکنیم، به امید تأیید شدن توسط کسی است. احساسات اصیل خود-تأیید کننده هستند.
کاوش در احساسات
کاوش در احساسات نقطه شروع خودآگاهی است، اما به هیچ وجه نقطه پایان نیست. مانند سطح یک دریاچه، احساسات خورشید بالا و درختان اطراف را منعکس میکنند اما زندگی درون دریاچه را پنهان میکنند. خود اصیل زیر سطح احساسات قرار دارد.

فرآیند کاوش در احساسات
فرآیند کاوش در احساسات برای احساساتی که به طور مکرر ما را به عمل بر خلاف منافع بلندمدتمان میبرند یا ما را از انجام آنچه در منافع بلندمدتمان است، باز میدارند، لازم است. اینها معمولاً احساسات خشم، نفرت و اضطراب هستند.
کاوش در احساسات به معنای بررسی ادراکات، عادتهای مقابلهای، عواطف اصلی، فرضیات، باورها، قضاوتها و ارزشهایی است که زیر احساسات قرار دارند. وقتی اینها هماهنگ باشند، اصالت خودکار است. وقتی نباشند، اصالت گریزان است.
چگونه با خشم یا نفرت مقابله کنیم
در زیر یک مثال از بررسی احساسات خشم یا نفرت آورده شده است:
- ادراک: ناعدالتی، نادرستی یا تهدید به نفس
- عادتهای مقابلهای: سرزنش، انکار مسئولیت
- عاطفه اصلی: ترس، شرم، گناه یا غم
- باورها، فرضیات یا قضاوتها: دنیا ناعادلانه است؛ این یک فرد بد، خودخواه یا بیتوجه است و دنیا پر از آنهاست.
- ارزشهای اساسی: مراقبت و قدردانی خوب است؛ آسیب بد است.
البته، ادراکات، باورها، فرضیات و قضاوتها همیشه دقیق نیستند، اما همیشه تعصبی هستند. یک مثال اصلی، ادراک ناعدالتی است که زیر احساسات خشم و نفرت قرار دارد. در حالی که ما به شدت به ناعدالتی نسبت به خود حساس هستیم، آگاهی از ناعدالتی خود نیاز به تأمل تلاشگرانه دارد که معمولاً از آن صرفنظر میکنیم. تعصب ما در مورد عدالت بیشتر خودکار است تا منافقانه.
اگر ادراکات ناعدالتی به طور مداوم دقیق باشند، لازم است یک عادت مقابلهای جدید ایجاد شود. تلاشهای خودکار برای بهبود موقعیتها (یا تجربه ما از آنها) باید جایگزین عادت سرزنش شوند. بهبود تمایل به حفظ ارزشهای اساسی دارد؛ سرزنش ما را از آنها کور میکند.

مقابله با اضطراب
در زیر یک مثال از بررسی احساسات اضطراب یا نگرانی آورده شده است:
- ادراک: اتفاقات بدی خواهد افتاد (یا ممکن است رخ دهد)
- عادت مقابلهای: تمرکز شدید بر خطرات ممکن (نه لزوماً محتمل)
- عواطف اصلی: ترس یا شرم (مثلاً ترس از شکست، رد شدن)
- باورها، فرضیات یا قضاوتها: دنیا خطرناک یا بیش از حد چالشبرانگیز است
- ارزشهای اساسی: مراقبت و قدردانی خوب است؛ آسیب بد است.
ایجاد عادتهای مقابلهای از برنامهریزی، استراتژیسازی و توسعه مهارتها برای جلوگیری از وقوع اتفاقات بد و مقابله با آنهایی که قابل جلوگیری نیستند. وقتی برنامهریزی میکنید، حجم و شدت نگرانیهایتان کاهش مییابد.
پذیرفتن انگیزههای ترس (ایمن کردن خود) و شرم (تلاش بیشتر، تمرین همدلی، مهربانی و عشق) اضطراب را به طور قابل توجهی کاهش میدهد.
نتیجهگیری
هنگامی که فرآیند کاوش در احساسات باورها، فرضیات، قضاوتها و عواطف اصلی را با ارزشهای اساسی همسو میکند، احساسات به جای تغییر، ممانعت یا آسیب زدن به حس اصیل خود، به آن خدمت میکنند.
کاوش در احساسات برای دستیابی به اصالت و سلامت روانی بسیار اهمیت دارد. برای اطلاعات بیشتر و راهکارهای دیگر، مقالات دیگر وبلاگ ما را مطالعه کنید. همچنین، اگر نیاز به مشاوره تخصصی دارید، میتوانید جلسهای را با یکی از درمانگران حرفهای ما رزرو کنید.